شما باید با خود صادق باشید.
جنبه های منفی و جنبه های مثبت خود را تواما در نظر بگیرید.
اما به جنبه های مثبت، توجه بیشتری داشته باشید تا با تکیه بر آنها، توان و انرژی بیشتری برای مقابله با جنبه های منفی پیدا کنید.
این روش، مفهوم اساسی «تفکر مثبت» را در خود دارد و تفکر مثبت، خود اساس هر موفقیت است.
خیلی ها فکر می کننند تفکر مثبت، یعنی ندیدن واقعیتها و چشم بستن از بدیها. اما اینطور نیست.
شما در مرحله اول، باید همه چیز را ببینید. ببینید که راستی هست، خیانت هم هست. مهربانی هست. ظلم و تعدی هم هست و ...
نگرش اولیه شما، باید یک نگرش عمومی باشد.
مثلا الان، شما باید ببینید که اعتماد به نفستان کم است. توانایی تغییر و دگرگونی دارید. شخصیت کنونی خود را کاملا قبول ندارید. سلامتی دارید و ...
اما در نگرش بعدی، باید به نکات مثبت، بیشتر توجه کنید.
شما معمولا بر عکس عمل می کنید. بعد از یک نگرش کلی، آنقدر به نقطه ضعفها و نکات منفی خود توجه می کنید که کم کم نکات مثبت شما در شما رنگ می بازند.
این روش خود را تغییر دهید. اگر شما یک نقطه ضعف دارید، مطمئنا مقابل آن، نقطه قوتی وجود دارد. هم اکنون لیستی از نقاط قوت خود تهیه کنید.
مثلا اینکه: قادرم ببینم، بشنوم، حرف بزنم، فکر کنم، بخوانم، بنویسم، تغییر کنم و پیشرفت نمایم، سرپناهی دارم و ... و ...